خاتمی در کرمان به دفاع از عملکرد دولت‌های اصلاحات و سازندگی پرداخت و گفت: متأسفانه اخیرا اهانتی به انقلاب و ملت ایران شده و آن نفی دستاوردهای انقلاب از اول تا دوران اخیر است و این جفای بزرگی است. دورانی که 11 سال آن به رهبری امام (ره) و چند سال نیز با ریاست جمهوری رهبر معظم انقلاب گذشته است و مملکت در شرایط سختی اداره شده است.
او با اشاره به دوران 8 ساله سازندگی گفت: شخصیت هاشمی رفسنجانی و فداکاری او باعث شد که در بدترین موقعیت‌ها به ایشان اعتماد شود. هاشمی بعد از جنگ با مشکلات بسیاری کشور را اداره کرد و ندیده گرفتن این‌ها و انکار همه این فعالیت‌ها جفا به ملت ایران است و امیدواریم تمام این‌ها بررسی شود و یا «کارگروهی» تشکیل شود و خدمات انجام گرفته از ابتدای انقلاب تاکنون، نشان داده شود.
خاتمی در بخش دیگری از سخنانش با اشاره به اینکه «افتخار می‌کنم که همواره در دولت من از آزادی بیان، مطبوعات و اندیشه دفاع شد»، گفت: انتقادها از گذشته باید منصفانه باشد. وی تاکید  کرد «گذشته‌ها را نباید منکوب کرد و نباید نیروهایی که سرمایه کشور هستند، دلسرد و از صحنه خارج کنیم»

 *اینکه آقای خاتمی به تازگی یاد مردم افتاده است و شال و کلاه کرده و به شمال وجنوب کشور سفر می کند تا رای های خاکستری را جمع کند به کنار. اینکه این جماعت سفرهای استانی را پوپولیستی و عوام فریبانه و برای عهد قجر می خواندند و  اکنون خود بدان ملتزم شده اند به کنار. اینکه این جماعت اقتصاد را اصلا در دستور کار نداشتند و همه تلاششان آزادی و دموکراسی سکولار بود و به تازگی یاد سفره مردم و عدالت افتادند به کنار. اینکه مردم سه – چهار انتخابات است که اصولگرایان را با قاطعیت بر می گزینند و وقعی به اصلاح طلبان ورشکسته نمی نهند  باز هم به کنار. اینکه در سفر های استانی آقای خاتمی چند صد تا دانشجوی دفتر تحکیمی استقبال کننده ایشان هستند به کنار. اینکه اگر محمدرضا گلزار و علی دایی و عمو پورنگ و خاله نرگس و ... به شهری بروند هم این چنین استقبالی ا خواهند داشت باز به کنار.

اما ... آنچه دراین سخنان جناب خاتمی مورد توجه است این است که ایشان جدیدا دستاوردهای گذشته کشور را بزرگ و دوران سازندگی را خدمت می نامد. هنوز به یادها مانده آن زمانی که در دولت جناب آقای خاتمی شدیدترین حملات نه تنها به آقای هاشمی بلکه اسلام و نظام و انقلاب و امام و ... می شد و شرح این ماجرا هم تکراری و هم طولانی است. آن روز جناب خاتمی ان سخنان را نه منکوب کردن گذشته و تخریب می نامید و نه انتقادهای غیر منصفانه بلکه آن توهینها و هتک حرمتها را امروز آزادی بیان و مطبوعات و اندیشه می داندو به آن افتخار هم میکند!! آیا بلایی که یاران ایشان در انتخابات مجلس ششم بر سر آقای هاشمی آوردند را به یاد برده اند؟ ماجرای قتلهای زنجیره ای و اتهام آن به آقای هاشمی را از یاد برده اند؟ در همان دوران عالی جناب سرخ و خاکستری و سیاه چه کسی بود؟ حال چه شده است که مدعی آزادی بیان و اندیشه انتقاد به دولتهای قبل را بر نمی تابد آن را جفا به ملت می داند؟

نیکوست که برای بازگشت به قدرت این چنین رنگ عوض کرد؟ البته شاید اصلاح طلبان از گذشته سیاه خود پشیمان شده اند و این حرفها از روی اخلاص می زنند!! اما آقای خاتمی این نکته را باید صریحا به مردم اعلام کنند و بابت آن دوران سکوتی که علامت رضا هم به همراه داشت از مردم عذر خواهی کنند. و یا لا اقل این را بدانند که مردم نه فراموشکارند نه ...

البته باز هم جای نیکویی است که که عده ای هر چند نمایشی و به ظاهر به یاد مردم و انقلاب افتاده اند....